شخص شقاق و شیطنت شد به جهنم از جهان شکر خدا که زین قضا دولت دین فزوده شد رسته شرک و شید و شک گشت کساد حبذا شغل شقا تباه ماند امر نفاق روده شد خیل عناد را به رخ شست فرو غبار غم اهل وداد را ز دل زنگ عنا زدوده شد ساخت سگی به صخره جا، کش به حیات این سرا ز آتش خوی اوسقر صد کرت آزموده شد داد مپرس و دین مگو همره.. کفایتش هر دو به عهد کودکی از کف او ربوده شد عین عنن که عیب وی گر همه عمر بشمری نیست یکی ز صد هزار آنچه به ما نموده شد دفتر لعن و طعن او وانکنم که بی سخن نیست فزون ز نقطه آنچه از آن سروده شد کرد صفائی از ادب، سال هلاک وی طلب بی کم و بیش در جواب آنچه از او شنوده شد گفت که پای... کم گیر و به ماتمش بگو جاده ی جواد دون رو بسفر گشوده شد ۱۲۸۷ق صفایی جندقی : دیوان اشعار : قطعات و ماده تاریخ‌ها : ۲۷- شخص شقاق و شیطنت شد به جهنم از جهان گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/129737