شد بهار و به بوستان عید است لاله با گل به دید و وادید است جام گیتی نماست ساغر گل باغبان جانشین جمشید است هر طرف غلتد از نسیم بهار فصل مستی گربه ی بید است خنده ی گل گرفت عالم را مستی او ز جام خورشید است آسمان به رقص آورده ست صورت بلبل، نوای ناهید است از گل آموخت کبک خندیدن کار اهل جهان به تقلید است ناشکفته گلی نماند سلیم غنچه ی ما ز خنده نومید است سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/100972