عنقای دلم بنوک منقار بال و پر خویش کرده طیار از قاف وجود کرد پرواز آمد ز هوا بسوی منقار شمس و قمر است هر دو بالش در هر پر او هزار انوار باشد ز دو بال او شب قدر ماننده ی زلف و روی دلدار هر ذره ز روی اوست خورشید خورشید ز ذره شد پدیدار چون دید که غیر او کسی نیست ایمان آورد و کرد اقرار کوهی چو عروس طبع خود را انکار نموده ای ز ابکار کوهی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/130732