موافق شو و یار با هر گروه که گردد شکوه توبرتر ز کوه چه عاقل چه دیوانه شوهمدمش چه خویش وچه بیگانه شومحرمش مصاحب به هر خوب وبد باش و یار بشو پیش گل گل بر خار خار بر زاهدی گل مأموم شو هم از آتشش نرم چون موم شو به هر دل بشو آشنا ای پسر که تا عمرت آید به عشرت به سر نکوکن به مخلوق گفت وشنود بود گر چه ترسا وگبر ویهود معین کسان باش درکارها پرستار شو پیش بیمارها کسی گر غریب است کن جوششی به اصلاح کارش نما کوششی بگومختصر با بزرگان سخن دم از ما ومن در بر کس مزن ببر جای ده مرد درویش را نثارش نما هستی خویش را رفاقت به هر کس کنی صاف باش وفا پیشه با رحم وانصاف باش بلند اقبال : دیوان اشعار : مثنویات : بخش چهارم : بخش ۴۱ - درموافقت با هر گروه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/131642