ندارم با تو روی آشتی رو طریق آشتی نگذاشتی رو ره ناداشتی را پیشه کردی گرت نیک آید از ناداشتی رو به نزد آنکه دارد در دلت جای چو ما را سرسری انگاشتی رو چو جوی مردمی و مهر ما را نراندی و به خاک انباشتی رو به تو گفتم آتش اندر فعل بدزن حدیث من به باد انگاشتی رو ز تو شام و سحر خوردیم در دشت به نزد آنکه او را چاشتی رو به بازی خطبه گردانیدی از ما برو هان ای خطیب داشتی رو سوزنی سمرقندی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۲ - با تو روی آشتی ندارم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/132258