نه همین از تو مرا گرد غم از سینه رود از تماشای تو زنگ از دل آیینه رود رشکم آید به گدایی که به دریوزه ی می بر در میکده ها در شب آدینه رود گر در آتش فکنم همنفسان، ممکن نیست که مرا داغ می از خرقه ی پشمینه رود طور از شعله ی دیدار تو همچون طفلان پی آتش به در خانه ی آیینه رود غیر را مصلحتی هست ز دیوان سلیم دزد، کی بهر تماشا سوی گنجینه رود؟ سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۸۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101142