هر کجا هست دل آزار، دل زاری هست پای مگذار در آنجا که دل آزاری هست شود از مرغ هوا قدرت آزادی سلب اندر آن باغ که صیاد ستمکاری هست ز آه سرد دل ما این همه غافل منشین ایکه امروز ترا گرمی بازاری هست فرصت از دست مبادا دهی ای بلبل مست تا که در ساحت گلشن ز گل آثاری هست هر که گفتت: بره یار وفادار بمیر گو: در این شهر مگر یار وفاداری هست؟ نشود دستخوش غارت گلچین (صابر) آن گلستان که حفاظش در و دیواری هست صابر همدانی : گزیدهٔ اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/131727