هر که در دیر مغان جام شرابی دارد رسدش گر به فلک ناز و عتابی دارد آنکه در میکده بگرفت به کف رطل گران چرخ بر روی میش حکم حبابی دارد روضه و حور به کوثر چه کند یاد آنک او شاهد و منزل امن و می نابی دارد در گدایان خرابات نیامد به حساب هر که از سلطنت دهر حسابی دارد آتش روی عرقناک تو چون چشمه مهم باز در حسن عجب آبی و تابی دارد صوت بلبل ز چه معنی نبود فیض رسان که ز اوراق گل تازه کتابی دارد کشور حسن وی آباد ز آسیب زوال کز وفا پرسه احوال خرابی دارد می و معشوق رسان یاربش از لطف بآن کز خمار اندوه و از هجر عذابی دارد فانی از چرخ و نجوم از چه بنالد که به دهر شاه خورشیدوش عرش جنابی دارد امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۵۴ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120179