همنشین از گریه ی من کاشکی دامان کشد خویش را بر گوشه ای چون موج ازین طوفان کشد از سموم آه، این ویرانه از بس گرم شد اشک خود را از دلم در سایه ی مژگان کشد سر اگر بر من گران باشد، ز سر وا می کنم درد دندان هرکه نتواند کشد، دندان کشد کی ز حسن سبز در ایران توان شد کامیاب هرکه را طاووس باید، رنج هندستان کشد مشکل است از هم جدایی همنشینان را سلیم ز استخوان من به آن ترکش مگر پیکان کشد سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101375