واجب و ممکن بهم پیوسته اند خار و گل از شاخ واحد رسته اند نیست بی واجب وجود ممکنات واجب الذات این چنین پیوسته اند وهم و پندار و خیال و اعتبار جمله را از لوح باطن شسته اند نیست موجودی بجز واجب بدان اهل عالم از تعین جسته اند گر بدانند آسمان ها و زمین از درخت عشق یک گلدسته اند روح کوهی گشت بیرون تا بدید جمله یارانش قفس بشکسته اند کوهی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/130683