چو موج، موسم گل سبحه را در آب انداز پیاله در قدح باده چون حباب انداز نهان مکن ز کسی راز می کشی چون گل مپوش دامن تر را، در آفتاب انداز دهند گر به تو خم های گنج قارون را زرش برآور و بر جای آن شراب انداز سر برهنه برد فیض از هوای چمن صبا، کلاه گل و لاله را در آب انداز به بزم می، صفتی بهتر از خموشی نیست چو لاله سرمه به پیمانه ی شراب انداز مباد پای نسیم چمن بریده شود چو سبزه، ریزه ی مینای خود در آب انداز سلیم صد خطر از زیر آسمان دیدی که گفت بار درین منزل خراب انداز؟ سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۸۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101442