کانون حقیقت دهن بسته ما بود قانون درستی، دل بشکسته ما بود صیاد از آن رخصت پرواز به ما داد چون باخبر از بال و پر بسته ما بود از هر دو جهان چشم به یک چشم زدن بست آزاد ز بس خاطر وارسته ما بود هر پست سزاوار سردار نگردید این منزلت و مرتبه شایسته ما بود اسرار جهان روشن از آنست بر ما چون مظهر آئینه، دل خسته ما بود انگشت قضا نامه گیتی چون ورق زد سر دفتر آن مسلک برجسته ما بود فرخی یزدی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/111475