کرشمه سنج نگاه ستیزه جویانیم سواد خوان الف قامتان مژگانیم ز من حکایت مجنون و کوهکن بشنو که ما فلک زدگان، طفل یک دبستانیم ز بخت ماست که ما را زمانه نشناسد اگرچه سوده ی قندیم، در نمکدانیم ز قید چرخ به مستی کنیم فکر گریز که باده پرتو مهتاب و ما غلامانیم طریق کار جهان را ز ما چه می پرسی نه ایم خضر، که مجنون این بیابانیم ندیده گلشن روحانیان چه می دانی که در سفال فلک، خوش نشین چو ریحانیم بود به سایه ی ما هرکجا اسیری هست به تنگنای جهان ما چراغ زندانیم سلیم، ظاهر ما را مبین، به باطن بین که دوست آینه و ما چو آینه دانیم سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸۲۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101585