گدای دیر ز شاه زمان چه غم دارد که از سفال خرابات جام جم دارد منش به تهمت رندی جزا دهم بر عکس به زهدم آنکه درین دیر متهم دارد ردای سرخ ز می بر سر عصا بندم گدا که غرقه به می شد چنین علم دارد نظر به کعبه مقصود باشدم از دیر چرا که روزنه ای جانب حرم دارد بیا به میکده و غمگساری از می بین اگر دلت ز جفای زمانه غم دارد نشانی از دهنش یابد آنکه چون فانی هوای نیستی اندر ره عدم دارد امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۶۳ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120188