گدای گداپیشه زاق و گنگ که دست تو شل باد و پای تو لنگ تو گر باز گشتی نه شادان بغم دژم چهره بارکش گشت تنگ بسا تنگدستا که بردند ازو صلتهای فاخر بخروار و تنگ ز بخت بد تست بر بخت او چو با بخت خود سر نه با او بجنگ کف مهتران چون ترازو بود بیکتا پلاسیم و یک پله سنگ نصیب تو سنگ آمد از بهر آن که با فضل بودی و بی صبر و سنگ شدت راست از پیش او چار چیز کزان چار چیزت بود عار و ننگ بزر بر خراج و به خانه حق بسر برد یوس و به . . . ون در پشنگ سوزنی سمرقندی : دیوان اشعار : هزلیات : بخش دوم قطعات : شمارهٔ ۱۱ - گدای گداپیشه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/132489