گر چه دوش از داغ هجران آتشین تب داشتم سوز این آتش فزونتر بود کامشب داشتم درد و ضعفم هر دو مهلک بود گر میآمدی پرسه را اسباب جان دادن مرتب داشتم از تو و خود در زمان هجر و ایام فراق روح را بی قالب و بی روح قالب داشتم گر تقرب جستم اندر شرب با مستان دیر عیب نبود چون به ایشان قرب مشرب داشتم در خیال خار مژگانش نبودم خواب دوش ز آنکه اندر پیرهن صد نیش عقرب داشتم در تب غم فانیا سوز درونم کم نشد زانکه از تبخاله بود آبی که بر لب داشتم امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۳۹ - مخترع گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120264