گل از هوای تو در رنگ و بو نمی گنجد ز شوق لعل تو می در سبو نمی گنجد چو مو ضعیف شدم در هوای صحبت تو ولی میان تو و غیر، مو نمی گنجد در آشنایی دل ها چه باعثی باید که در میان دو آیینه رو نمی گنجد فزون ز طاقت منصور بود مستی عشق شکوه سیل بهاری به جو نمی گنجد سلیم زحمت بیهوده می کشند احباب به زخم سینه ی تنگم رفو نمی گنجد سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۳۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101296