یک تن به جهان خاطر وارسته ندارد عیسی نتوان گفت دل خسته ندارد صد کوزه اگر چرخ فسون ساز بسازد چون کوزه ی دولاب، یکی دسته ندارد زاهد به سر راهگذر توبه فروش است اما به دکان توبه ی نشکسته ندارد تا شعله در آن غمکده با برق شریک است یک مرغ چمن، خانه ی دربسته ندارد ای دوست به جان تو که دیوان سلیما چون قد تو یک مصرع برجسته ندارد سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101259