دانشوران بفضل و هنر کرده افتخار بخت آوران بطالع میمون امیدوار زاهد بزهد غره و صوفی بوجد حال غازی بتیغ و مطرب از زخمهای تار خور از شعاع و ماه بنازد بروشنی گل خود زرنگ و بوی سهی سرو از اعتبار بلبل بصوت دلکش و گلشن زسرو و گل دریا و کان زگوهر پاک و زر عیار طوطی بنطق و باده بنشئه شکر بطعم عارف بذوق و مست زمی باغ از بهار ما عاشقان که هیچ کسانیم در جهان جز عشق بر که فخر کنیم اندر این دیار ساقی بیا برغم امیر و حکیم و شیخ آن جام مرد افکن مردانه را بیار تا مست گردم از می و پرده برافکنم سوزم همه حجاب و نشانم همه غبار گیرم دو زلف یار و در آغوشش آورم بستانم آنچه حاصل عمر است و روزگار آنگه که مست گشتم و سرخوش شدم زوصل گویم مدیح مظهر حق دست کردگار زآشفته دست گیر که از پا فتاده است ای سایه خدای زمن سایه برمدار آشفتهٔ شیرازی : غزلیات : شمارهٔ ۵۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/100071