رشته ها بر گردنم ای زلف یار آویختی فتنه کردی ای نگاه مست خونم ریختی منتی بر گردنم داری تو ای زلف دو تا کز همه زنجیر مویان رشته ام بگسیختی میبری نام رقیبان بر لب شیرین چرا زهر با قند مکرر از چه رو آمیختی شاید از جادوئی ضحاک آسا دم زنم تا تو ای مار سیه بر گردنم آویختی گر نبودت در کمین آن آهوان شیر گیر از چه آشفته بچین زلف او بگریختی آشفتهٔ شیرازی : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۶۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/100562