بود زمین و آسمان از دم مرتضی علی سود تمام کن فکان از دم مرتضی علی نقش زمین و آسمان رنگ نداشت از ازل بود بنای این و آن از دم مرتضی علی لاجرم آب و خاک را این همه منزلت نبود آدم از او شده عیان از دم مرتضی علی صورتی ار بود عیان معنی ار بود نهان هست عیان و هم نهان از دم مرتضی علی سنگ و کلوخ و جانور برگ گیاه و هم شجر جمله بذکر حق زبان از دم مرتضی علی عیش بمحشر ار بسی میکند از عمل کسی آشفته عیش شیعیان از دم مرتضی علی آشفتهٔ شیرازی : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۷۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/100673