راه عشق است اینکه در هر گام صد جا آتش است گرم رفتاران این ره را ته پا آتش است دیده ام آیینه دار صورت خوبی کیست؟ چون شرر تار نگاهم را گره با آتش است از خرام یاد رخسار تو می سوزد دلم همچو نخل شعله اندامت سراپا آتش است ما سمندر طینتان غواص بحر خود شدیم عشق گوهر دل صدف گردیده دریا آتش است جای خونم نیست در تن بلکه لبریزم ز عشق زندگی جویا چو شمع محفلم با آتش است جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102066