همتم تا دست پر زور هوس پیچیده است در دل تنگم حباب آسا نفس پیچیده است می چکد خون نیاز عاشق از بال و پرت ای کبوتر نامه را دست چه کس پیچیده است از زمین تا آسمان آوازهٔ بیداد اوست ناله ام در تنگنای این قفس پیچیده است تا دل صد چاک ر ا دردت به شور آورده است در فضای سینه آواز جرس پیچیده است شب، شراری در دل از گرمی خوی او فتاد بر سراپا آتشم مانند خس پیچیده است بادهٔ غفلت ز هوشش برد تا صبح نشور بر تو بیجا اینقدر جویا عسس پیچیده است جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102088