کام دو جهان در قدم زاری دلهاست هر کار که شد ساخته از یاری دلهاست بی جلوهٔ دیدار تو بر صفحهٔ امکان هر مد نگاهی خط بیزاری دلهاست از خویش رهایی مطلب بی مدد عشق آزادی جانها زگرفتاری دلهاست بی قبضه محال است که شمشیر ببرد بازو قوی از فیض مددکاری دلهاست جویا نگه از درگه دل روی نتابی اقبال و ظفر در گرو یاری دلهاست جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۳۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102226