نسبتی باشد بتان هند را با پان هند حاصلی نبود بجز خون خوردن از سبزان هند می کنند از بس زموی سر خودآرایی بجاست گر به درد آید سر معشوقی مردان هند در سواد هند دست از لذت دنیا بشوی جز جگر خواری نباشد نعمتی بر خوان هند از فریب وعدهٔ هندی نژادان غافلی ضعف در پیمان این قوم است چون پیمان هند کشت امیدش در این کشور نیابد خرمی تا نریزد آبرو از مرد چون باران هند هر کرا باشد گزافش بیش، بهتر می خرند هست آری خودفروشی باب در دکان هند کی غریب کشور هندیم ما جویا که هست مجلس نواب ابراهیم خان ایران هند جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۰۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102390