زمی حسن فرنگش چون به فکر آب و رنگ افتد چنان رخسارش افروزد که آتش در فرنگ افتد اگر زخم تو ننوازد مرا از گرمی آهم چنان کز نوک مژگان اشک پیکان از خدگ افتد جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۶۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102493