جهان را محتسب، چندی به کام می پرستان کن!‏ ز می خمخانه ها را رشک کهسار بدخشان کن!‏ ز قید بوریا هم درد اگر داری مجرد شو سموم آه را آتش فروز این نیستان کن خرامت را بود کیفیت گردیدن ساغر زمین و آسمان را از شراب جلوه مستان کن اگر از بهر ما نبود، برای خود، خودآرا شو!‏ ز عکست عالم آیینه را رشک گلستان کن ز خوان نعمت دیدار اگر محروم شد جویا دلش را از خیال حسن پرشور نمکدان کن جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۲۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102814