صحبت بی نفاق یاران کو گل بی خار این گلستان کو مرض بیغمی شفا طلبست آب نیسان چشم گریان کو سر و سامان عاشقیم کجاست سر گرفتم بجاست سامان کو از شراب و کباب محرومیم دل بریان و چشم گریان کو ضامن خندهٔ هزار گلست گریهٔ ابر نوبهاران کو باز جویا ز لطف گفت امروز عاشق بیدل غزلخوان کو؟ جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۸۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102876