حسن تو گرچه با همه کس در تجلی است با دیگران به صورت و باما بمعنی است خاک ره از فروغ تو ای آفتاب حسن هر ذره را به چشمه خورشید دعوی است عیسی دهد بمرده ز گفتار جان ولی مسکین کسی که کشته گفتار عیسی است حال من و سگت زعنایت گذشته است احوال ما حکایت مجنون و لیلی است اهلی ز اهل دولت اگر بر کناره ماند دولت همین بسش که نه از اهل دنیی است اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۲۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/103391