تو آفتابی و تا ذره یی ز من باقی است مرا هوای تو ایشمع انجمن باقی است چراغ وصل گر از مهر می کنی روشن بیا بیا که هنوز آتشی ز من باقی است بنای میکده طوفان عشق کند ولی هنوز آتش سودای برهمن باقی است کنون به گشت چمن باغبان درم بگشای که گل برفت و خس و خار در چمن باقی است ز جور زلف تو اهلی سخن دراز نکرد وگر مجال حکایت بود سخن باقی است اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۷۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/103433