چه خوش گفت شاگرد منسوج باف چو عنقا برآورد و پیل و زراف مرا صورتی برنیاید ز دست که نقشش معلم ز بالا نبست گرت صورت حال بد یا نکوست نگارندهٔ دست تقدیر، اوست در این نوعی از شرک پوشیده هست که زیدم بیازرد و عمروم بخست گرت دیده بخشد خدواند امر نبینی دگر صورت زید و عمرو نپندارم ار بنده دم درکشد خدایش به روزی قلم درکشد جهان آفرینت گشایش دهاد که گر وی ببندد نشاید گشاد سعدی : بوستان : باب پنجم در رضا : حکایت گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/10349