آب حیات کس بجز از جرعه کش نخورد هرکس که توبه ز می آب خوش نخورد هیچ از نعیم بزم بهشتش نصیب نیست هرکس که باده با صنمی حوروش نخورد در خون کشیدیم چکنم کز جفای بخت دستم بدامن تو درین گیرو کش نخورد زلفت گذشت بر رخ و روی تو چین گرفت هرگز سپاه روم شکست از حبش نخورد اهلی هزار شکر که چون شیخ خانقه می در لباس زهد بدستار و فش نخورد اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/103580