چشمه نوش نوخطان مهر گیابر آورد چشمه چشم عاشقان خار بلا بر آورد چند نهیم بر زمین روی نیاز بهر او چند بر آسمان کسی دست دعا بر آورد گرچه ز نوگل رخش بوی وفا نمی دهد باشد از آب چشم ما رنگ وفا بر آورد گر بکشد ز غمزه ام غم نبود ز سر مرا ترسم از آنکه تیغ او سر بجفا بر آورد ایکه رقیب ما شدی گر همه بیستون شوی تکیه مکن که آه ما کوه ز جا بر آورد اهلی اگرچه کار دل نیست بکام از آن دهان صبر که کار به شود کام خدا بر آورد اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/103724