فلک که مشعل مهرش زبام میسوزد زرشگ صحبت رندان مدام میسوزد فروغ مشعل دولت چو برق در گذرست چراغ گوشه نشین صبح و شام میسوزد دلا بچرب زبانی خیال وصل مپز که شمع مجلس ازین فکر خام میسوزد اگر عزیزم اگر خوار بگذرم زین در که خار و گل همه آنجا تمام میسوزد فروغ حسن جهانسوز او بین اهلی مپرس کز دل و جانت کدام میسوزد اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۵۷۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/103738