بذات حق که مرا تا وجود خواهد بود سرم بپای بتان در سجود خواهد بود تو گر زمهر پشیمان شدی مرا باری همان محبت دیرین که بود خواهد بود چرا ز دود دل من به تنگ می آیی چو آتشم زدی البته دود خواهد بود تو خود بگو که رخ زرد عاشقان تا کی ز دست سیلی عشقت کبود خواهد بود زیان دین و دلم نیست غم که در ره دوست هر آن زیان که شود عین سود خواهد بود مباش دور ز اهلی که مرگ نزدیک است وگر چه دیر بود دیر زود خواهد بود اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۰۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/103864