هرچند که چون شمع مرا سوخته یی باز شادم که چراغ دلم افروخته یی باز بگشا بمن از روی کرم گوشه چشمی کز هر دو جهان چشم مرا دوخته یی باز خندی برخ مردم و سوزی دل اشق این شیوه شیرین ز که آموخته یی باز یارب تو چه شمعی که به تاثیر نگاهی در سینه دل ریش مرا سوخته یی باز بس دانه فشانی که کند چشم تو اهلی کز تخم غمش خرمنی اندوخته یی باز اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸۴۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104005