میرم بدان تغافل و پروا نکردنش
وان خشم و ناز و چشم ببالا نکردنش
فریاد از آن نشستن و برخاستن بناز
و آن سرکشی و بند قبا وا نکردنش
پیداست از کرشمه عاشق گداز او
میل نگاه کردن و عمدا نکردنش
ای من سگ رمیدگی نو غزال تو
کز زیرکی است پیش کسی جا نکردنش
اهلی مگو که کشت مرا تیغ مدعی
مارا بکشت درد تماشا نکردنش
اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸۸۷
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/104049