با حسن دوست دل نشکیبد ز داغ عشق تا شمع حسن هست نمیرد چراغ عشق موسی صفت ز عشق طلب کن گل مراد کاین آتشین گلی است که روید ز باغ عشق عقلش خیال توبه زمهر بتان بود ک گنجد این خیال غلط در دماغ عشق پروا نمیکنیم به عیش و فراغ کس ما را مگر کم است نشاط و فراغ عشق اهلی بسوز کاتش دوزخ بود حرام بر هر دلی که سوخته باشد ز داغ عشق اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۲۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104085