در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم چون لاله کجا بود که داغی نکشیدیم هرگز نگذشتی به رهی ایمه شبگرد کاندر رهت از آه چراغی نکشیدیم بی روی تو منت ز گل لاله نبردیم هرگز ز خسی گنده دماغی نکشیدیم آن خار ضعیفیم که از وادی محنت هرگز ز هوس رخت بباغی نکشیدیم اهلی چه نشاط آورد آن باده که هرگز بی زهر غمی هیچ ایاغی نکشیدیم اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۵۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104120