نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم با لاله رخی گوشه باغی ننشستیم مردیم بتاریکی و تنهایی هجران یکشب به مهی پیش چراغی ننشستیم ما سوختگان را چه فتادست که هرگز بی دود دل و آتش داغی ننشستیم ماییم درین صیدگه از غایت دوری آن کشته که در وصله زاغی ننشستیم اهلی بشکن لاله صفت ساغر و برخیز خوش کاین همه در بند ایاغی ننشستیم اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104124