حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم وانگه بگریه افتم و از دل به در کنم مست از می خیال توام آنچنان که نیست پروا که با تو نیز سخن یا نظر کنم تو مست جام غیری و مهمان دیگری من در تنور سینه کباب جگر کنم خواهم ز رشک یاری آنشمع ای رقیب آهی کشم که بزم تو زیر و زبر کنم اهلی اگرچه جور ز حد شد گمان مبر کاندیشه حریفی و یار دگر کنم اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104177