شور ستمت چند کند دور ز خویشم شوری مکن ای کان نمک بادل ریشم خونریزی مژگان تو ای مرهم دل چند تا چند زنی بر دل ریش اینهمه ریشم گر سرکشم از داغ تو ایشمع جفا کیش پروانه صفت سوختنی در همه کیشم در پیش تو واپس ترم از جمله ولیکن آندم که کشی تیغ بقتل از همه پیشم از ذره کمم لیک گر از مهر نسیمی در عشق تو خورشید صفت از همه بیشم تنها نه که بیگانه ام از خلق چو اهلی بیگانه صفت بهر تو بیگانه خویشم اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۷۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104240