دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن کاری مکن که کار کند چشم بد بمن گردون ز آستان توام گو مکن جدا زانروز که اینقدر ز جهان میرسد بمن سردرسر خیال تو خواهد شدن مرا این قصه گفته است خیال تو خود بمن من قانعم بیک نگه از سرو قامتت بنما ز دور یکنظر ایسر و قد بمن اهلی ز بیکسی چه غم ار دشمنم بسی است غمخوار بیکسان برساند مدد بمن اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۵۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104318