از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشته بپایش بر عمر وفا نیست تو بر عهد وفا کن از در کعبه چه حاصل به در یار نشین روی بر دوست کن و پشت بدیوار نشین گر دلت تیره بود رشته تسبیح چه سود سینه صافی کن و در حلقه ز نار نشین در صف میکده سجاده نگنجد ایشیخ بفکن این بار غم از دوش و سبکبار نشین اینزمان کان قد رعنا به خرامش برخاست یکدم ای کبک خرامنده ز رفتار نشین منکه با یار نشینم ز جهانم چه خبر گو بطعنم همه بر خیز و در انکار نشین وصل یوسف طلبی پرده ناموس بدر چون زلیخا بدر آ بر سر بازار نشین کار ما از صف مسجد نگشاید اهلی یک قدم پیش نه و در صف خمار نشین اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104335