ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ تو بسته راه زندگی بر من دهان تنگ تو نیمه جانی کز کف خوبان برون آورده ام چون کنم دیگر که بیرون آورم از چنگ تو در عتابی با من و آهسته می خندد لبت وه چه دلجویی بمیرم پیش صلح و جنگ تو سوختم از شوق تو بر من دلت رحمی نکرد آه از این بیرحمی و وای از دل چون سنگ تو بر قد خوبان نظر هر چند اهلی میکند کس ندارد اعتدال قد شوخ و شنگ تو اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۳۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104394