مارا همین جواب سلام است کام ازو معراج ما بسست جواب سلام ازو هر گوشه چشم ناز چو من صد هزار کشت خون کدام خواهم و داد کدام ازو نقد و کون قیمت یکموی یوسف است ما را چه سود پختن سودای خام ازو تنها نه دام راه من آنزلف و خال شد بس مرغ زیر کی که درافتد بدام ازو آه از جفای ساقی دوران که عاشقان خون میخورند همچو شفق صبح و شام ازو مارا رقیب اگر به خمار فراق سوخت خواهد کشید ساقی دور انتقام ازو خاص کسی نشد کرم عام میفروش آسوده اند خلق جهان خاص و عام ازو اهلی چو صاف عیش به درد غمی فروخت ساقی مکن دریغ تو هم درد جام ازو اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۳۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104395