روی نیاز بر ره آنسرو ناز به جانی که دادنی است بروی نیاز به بر باد فتنه اطلس گل زود میرود چونسرو ژنده پوشی و عمر دراز به جاییکه میتوان بسگ او رفیق شد آنجا اگر فرشته بود احتراز به گر مرگ لازم است به خامی چرا رویم جان سوختن چو شمع بسوز و گداز به بهر خدا مبند در ای پیر میفروش بر روی عاشقان در میخانه باز به زاهد تو و نماز که ما را نیاز بس در حضرت کریم نیاز از نماز به اهلی صبور باش که زخم دل ترا آخر بلطف خویش کند چاره ساز به اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۶۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104429