کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی چاره عشق شکیب است دریغا بودی خلق عالم همه دیوانه شدی چون من مست حسن پنهان تو گر بر همه پدا بودی گر گرفتی لب جانبخش تو در همنفسان هرکه بودی نفسی با تو مسیحا بودی کیست کز جان نه خریدار رخ یوسف ماست کاشکی یوسف مارا سر سودا بودی گرنه باد سحری وصف تو کردی ایگل کی ز مرغان سحر اینهمه غوغا بودی صد قیامت شود از خون شهیدان هردم چشم شوخ تو گرش میل تماشا بودی در زمین سرمه خاک قدمت کی ماند گر چو اهلی همه را دیده بینا بودی اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۸۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104450