تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکشی در غم آن من دل خسته بماتم بکشی مردم از دست تو تا چند ترا جور بود نه که خوبی بتو دادند که آدم بکشی گر بعیسی نفسی جان بدهد باز لبت جان من خلق جهان را بتو یکدم بکشی چونهمه عالم از انفاس تو جان یافته اند نیست کس را سخنی گر همه عالم بکشی اهلی سوخته چونشمع چه کردست که تو هم بسوزی ز غم خویشتن هم بکشی اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۹۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104454