کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی محمل از چرخ مخواه و شتر از بام مجوی وعده کام ز شیرین دهنان هست هلاک یاد ناکامی فرهاد کن و کام مجوی همدم خاص سگ او شو و بگریز ز خلق یعنی امید دل از دوستی عام مجوی هرکه در بند کسی نیست گرفتار خودست صید زلفش شو و آزادی ازین دام مجوی عمر خود صرف مکن در طلب آب حیات باده پخته خور و آرزوی خام مجوی سگ او شو بنهان اهلی و شهرت مطلب نام خود گم کن و چون بوالهوسان نام مجوی اهلی شیرازی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۳۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/104503